Saturday 22 January 2011

چشمانت برای من برق نداشت

Photo by: sarah.yusko

باید اعتراف کنم! گفتنش برای من سخت است و شنیدنش برای تو
می دانی؟! ... تازه می فهمم حقیقت نبودن امروزم را
تازه می فهمم که چرا هیچ وقت به چشمانت خیره نشدم، که عمق نگاهت را نمی دانم
هرگزنگفتم که نگاهی داری که با آن غریبی می کنم. نخواستم که بشکنی. گذاشتم که بروی و حالا من ماندم و این همه چشم روی کره خاکی و یک راز نگفته: اینکه چشمانت برای من برق نداشت


Seja o primeiro a comentar

About Me

Stats

Follow tjtajer on Twitter Skype Me™!
© Mohammad Tajer 2007 , Rooband.blogspot.com is not responsible for the content of external websites!

Rooband © 2008 Template by Dicas Blogger.

TOPO