Tuesday, 30 November 2010
Saturday, 27 November 2010
Thursday, 25 November 2010
Wednesday, 24 November 2010
Sunday, 21 November 2010
روز مجازات تو
تا آن روز
Saturday, 20 November 2010
بازار داغ این روزها
که بازار قاچاق احساس و انسانیت داغ است
Wednesday, 17 November 2010
مواظب آرزوهات باش

Monday, 15 November 2010
تو چه می دانی

سکوتی که انعکاس صدایم را دارد
تو دلتنگ می شوی
خاطراتت لحظه هایی می شوند که مرا کم دارند
ولی تو فقط منِ تو را دیدی
تو چه می دانستی که منِ من که بود
تو چه می دانستی که من در خلوتم چه کشیدم
و من در خلوتم که بودم
تو چه می دانستی آن روز که خندیدم، درونم چه بلوایی به پا بود
و چه می دانستی وقتی گریستم، گریه ام از سر درد، یا از سر ناچاری بود؟
تو چه می دانستی که سبز برای من چه رنگی داشت؟! که دریا چه شکلی داشت؟! که موسیقی چه نوایی؟
تو چه می دانستی که 'من خوبم' جمله ای بود که هرگز نفهمیدمش
تو چه می دانستی که در خلوت من، منی نهفته بود که تو هرگز ندیده ای
که هرگز نشناختی اش
پس برایم دلتنگ نشو
تو منِ من را نمی دانی
فقط بدان که هر وقت دلتنگ شدم، به دریا، به ستاره، به آسمان به شکل خدا نگاه کردم
که گرمای یک شمع گرمم کرد و آوای نیایش دلم را شست
و شب برایم نهایت آرامش بود
که من کلامم سکوت بود و صدایم نفس و فریادم آه
بدان که عشق و دین و سیاست برایم گنگ بود
که مدام در ذهنم غوغا بود
بدان که با خدا هزار بار قهر کردم، لج کردم، شک کردم اما دوباره متوصل شدم
که هزاران بار تهی شدم
بدان تنها حسرتم آرزوهایی بود که هرگز آرزو نکردم
و دنیایی بود که خوب ندیدمش
بدان که مادرم نماد از خود گذشتن و صبر و شجاعتم بود
بدان که منِ تو هرگز منِ من نبود
و من بی اختیار برای تو منِ تو می شدم
که تا آن لحظه را با هم زندگی کنیم
Sunday, 14 November 2010
به کدامین گناه؟
به همین سادگی

Thursday, 11 November 2010
Tuesday, 9 November 2010
Monday, 8 November 2010
بوی بهشت
مظلوم آمد