در راهم
من سالها پیش قدم های شاداب نوجوانیم را در کوچه پس کوچه هایت گم کردم
و حالا در راهم
خسته تر...سنگین تر
می آیم که پا در قدم های گم شده ام بگذارم
می دانم که حتی آنها هم غریبی می کنند
می آیم که ولگرد کوچه هایت شوم تا خوب لمست کنم
شاید که تو هم غربتم را حس کنی
می آیم به یاد آن روزهایی که آرامشم را پیاده با بوی خوش چنار و سرو روی سینه ات گز می کردم
Seja o primeiro a comentar
Post a Comment